ای خدای مهربان،ای کسی که زیبایی،ای خالق زیبایی،در وصف تو زیبایی هایت چه بگویم،چه بنویسم،می دانم که زیبایی هایت بی شمار است،چه بگویم که به انسان چگونه عقل دادی و فهم،به حیوان چگونه نیروی غریزی دادی تا بتواند خطر را حس کند،کمین کند،تویی بخشنده و داننده
امین
نویسنده : امین شفیع پور
تاریخ : یکشنبه 88/11/11
موضوع : خدای زیبا
به جست و جوی تو بر درگاه کوه می گریم، در آستانة دریا و علف.
به جست و جوی تو در معبر بادها می گریم در چار راه فصول ، در چارچوب شکستة پنجره ئی که آسمان ابرآلوده را قابی کهنه می گیرد . ………… به انتظار تصویر تو این دفتر خالی تا چند ورق خواهد خورد ؟
جریان باد را پذیرفتن و عشق را که خواهر مرگ است .-
و جاودانگی رازش را با تو در میان نهاد . پس به هیئت گنجی در آمدی: بایسته و آزانگیز گنجی از آن دست که تملک خاک را و دیاران را از این سان دلپذیر کرده است !
نامت سپیده دمی ست که بر پیشانی آسمان می گذرد متبرک باد نام تو! –
و ما همچنان دوره می کنیم شب را و روز را هنوز را
نویسنده : امین شفیع پور
تاریخ : پنج شنبه 88/6/26
موضوع : ...