... آرشیو مطالب پست الکترونیک لینک rss عناوین مطالب وبلاگ بیداران
صفحه نخست
ای بر سر بالینم، افسانه سرا دریا !
افسانه عمری تو، باری به سرآ دریا .
ای اشک شبانگاهت، آئینه صد اندوه،
وی ناله شبگیرت، آهنگ عزا دریا .
با کوکبه خورشید، در پای تو می میرم
بردار به بالینم ، دستی به دعا دریا !
امواج تو، نعشم را افکنده درین ساحل،
دریاب مرا، دریا؛ دریاب مرا، دریا .
ز آن گمشدگان آخر با من سخنی سر کن،
تا همچو شفق بارم خون از مژه ها دریا .
چون من همه آشوبی، در فتنه این توفان،
ای هستی ما یکسر آشوب و بلا دریا !
با زمزمه باران در پیش تو می گریم،
چون چنگ هزار آوا پر شور و نوا دریا !
تنهائی و تاریکی آغاز کدورت هاست،
خوش وقت سحر خیزان و آن صبح و صفا دریا .
بردار و ببر دریا، این پیکر بی جان را
بر سینه گردابی بسپار و بیا دریا .
تو، مادر بی خوابی. من کودک بی آرام
لالائی خود سر کن از بهر خدا دریا .
دور از خس وخاکم کن، موجی زن و پاکم کن
وین قصه مگو با کس، کی بود و کجا ؟ دریا !
.:: Weblog Theme By : wWw.Theme-Designer.Com ::.