حراج کردم همه رازهایم را یک جا دلقک شدم با دماغ پینوکیو و بوته گونی به جای موهایم آری گلم دلم حرمت نگه دار که این اشکها خون بهای عمر رفته من است سرگذشت کسی که هیچ کس نبود و همیشه گری می کرد بی مجال اندیشه به بغض های خود تا کی مرا گریه کند؟ و تا کی ؟! و به کدام مرام بمیرد آری گلم دلم ورق بزن مرا و به آفتاب فردا بیندیش که برای تو طلوع میکند
از : حسین پناهی
نویسنده : امین شفیع پور
تاریخ : دوشنبه 90/6/21
موضوع :