پيام
+
روي به نگارش آوردم دوباره بي انکه بدانم چرا و براي چه مي خواهم بنويسم نمي دانم شايد حسي مرا بسوي خود مي کشد و وادارم مي کند که بنويسم و من مي نويسم حکايتي ديگر شايد که ديگران بخوانند و مرا جدي بگيرند نه همچون گذشته که من مي نوشتم و ديگران مي خواندندو ستايشم نمي کردند چون از ذوق و سليقه بويي نبردند پس اينک جور ديگر مي نويسم
امين ماني
90/1/4
امين ماني
مقدمه ي كتابمه
امين ماني
من كيم ؟ آن شكسته ، رفته ز ياد تكدرختي كه برگ و بارش نيست پاي در گل ، اسير طوفانها ورقي پاره از كتاب زمان قصه اي ناتمام و تلخ آغاز اشك سردي چكيده بر سر خاك نغمه هايي شكسته دردل ساز